پروژۀ طراحی و ساخت موزه کامپیوتر ایران از سال ۱۴۰۰ شروع شد و طی اجرای این پروژه تلاش کردیم با تشکیل تیمی متخصص و علاقهمند از حوزههای مختلف و با اجرای ایدههای متنوع، به بهترین و کارآمدترین روشهای طراحی و ساخت موزههای تعاملی و تجربهمحور دست پیدا کنیم.
مسیری که به واسطۀ حضور چنین تیمی در بطن طراحی و ساخت موزۀ کامپیوتر ایران طی کردیم، برآیندی بود از انجام پژوهشها، تدوین محتواها، طراحی مفاهیم و ساخت ابزارهایی که به واسطۀ تمام آنها توانستیم مجموعهای از فضاها، ابزارها و تجربههایی تعاملی را در قالب موزهای خاص و منحصر به فرد در اختیار بازدیدکنندگان و علاقهمندان قرار دهیم تا با مفاهیم عمیق و بنیادین دنیای کامپیوتر به شکلی ساده، جذاب و به یادماندنی آشنا شوند. ولی فراتر از همۀ اینها، در نهایت هدف نهایی ما رسیدن به کلیتی یکپارچه متشکل از سه مولفۀ موزه، تجربه و انسان بود، به نحوی که موزه بتواند یک تجربۀ بازدید جذاب و آموزنده در اختیار مخاطبانش بگذارد؛ و برای نزدیک شدن به این هدف، انسان در محور طراحی ما قرار گرفت که طبق آن همۀ مولفههای موزه باید با مخاطب میانگین ایرانی تناسب و همخوانی داشته باشد.
بدون شک موزۀ کامپیوتر ایران بدون حضور حتی یک نفر از افراد زیر به جایگاه کنونیاش نمیرسید.
اعضای تیم موزه کامپیوتر ایران
تیم مدیریت
ناصرعلی سعادت
فارغالتحصیل دبیرستان البرز و دانشگاه صنعتی شریف، و از پیشکسوتان صنعت کامپیوتر در ایران. مدیرعامل شرکت ندارایانه، اولین شرکت خصوصی ارائهدهندهی خدمات اینترنت برای عموم، و رئیس سابق نظام صنفی رایانهای کشور. ایشان یکی از بانیان مهم ایدهی ایجاد موزهی کامپیوتر در ایران بوده اند. موزه در تمام مسیر ایدهپردازی تا اجرا از کمکها و راهنماییهای ایشان بهرهمند شده است و اشیای بهنمایشدرآمده در موزه عمدتا از مجموعهی شخصیِ ایشان است. ساختمان موزه در طبقهی همکف ساختمان ندارایانه واقع است.
حسام آرمندهی
سعید انورینژاد
درس مهندسی برقام را تمام کردم و جامعهشناسی را رها. در نزدیک به دو دههی گذشته به جاهای مختلفی سرک کشیدهام و تجربههایی اندوختهام. از مهندسی تا ترجمه، از کار تاریخ شفاهی تا ساخت لنج بادبانی و موزهی کامپیوتر؛ همه برای من جستجو در علایق زندگیام بوده که هر کدام را تبدیل به پروژههایی برای معنابخشی به آن کردهام. جستجو برای کارهای جدید یا انجام کارها به شیوهای متفاوت دغدغهی همیشگیم بوده و موزهی کامپیوتر فرصتی بود تا ایدههایی جدید را با تیمی جالب به محک بگذاریم.
مونا ناصری
تیم اجرایی
مونا ناصری
فاطمه علیزاده
میترا کمانکش
سجاد احمدزاده
فاطمه اسلامکیش
رحیم اقاربپرست
دانشآموختهی طراحی صنعتی از دانشکدهی هنرهای زیبا و فارغالتحصیل ارشد طراحی صنعتی از دانشگاه هنر. سالها در صنعت مبلمان بهعنوان طراح، مدیر بازاریابی و مدیر کسبوکار فعالیت داشتم. در سالهای اخیر به صورت متمرکز برنامهنویسی وباپلیکیشنها و توسعهی وبسایت را پیش بردهام. طراحی و توسعهی وبسایت موزهی کامپیوتر بر عهدهی من بوده است.
تیم طراحی و ساخت
سعید انورینژاد
درس مهندسی برقام را تمام کردم و جامعهشناسی را رها. در نزدیک به دو دههی گذشته به جاهای مختلفی سرک کشیدهام و تجربههایی اندوختهام. از مهندسی تا ترجمه، از کار تاریخ شفاهی تا ساخت لنج بادبانی و موزهی کامپیوتر؛ همه برای من جستجو در علایق زندگیام بوده که هر کدام را تبدیل به پروژههایی برای معنابخشی به آن کردهام. جستجو برای کارهای جدید یا انجام کارها به شیوهای متفاوت دغدغهی همیشگیم بوده و موزهی کامپیوتر فرصتی بود تا ایدههایی جدید را با تیمی جالب به محک بگذاریم.
مشاوران ارشد
یحیی تابش
محمد خسروشاهی
فارغالتحصیل معماری دانشگاه تهران. طراح و معمار. مشاور در طراحیهای موزه از جمله فضاها، رنگ و متریال.
مسعود خانبان
تحصیلکردهی مهندسی عمران از دانشگاه صنعتی شریف. طراحی، محاسبات و نظارت بر سازهی الحاقی کافهی موزهی کامپیوتر ایران.
فتحالله نیازی
دانشآموختهی حفاظت و مرمت آثار تاریخی-فرهنگی از دانشگاه هنر. کارشناس مرمت آثار نقاشی و آرایههای معماری در پژوهشکده حفاظت و مرمت. رییس انجمن صنفی مرمتگران آثار فرهنگی و هنری کشور. فعالیت بهعنوان مرمتگر، سرپرست، ناظر و مشاور در پروژههای گوناگون در سایت بیستون، کاخهای گلستان، نیاوران، سعدآباد و مرمر، موزهی ملک و چندین موزهی دیگر کشور. و فعالیت حرفهای در زمینهی کارگردانی و طراحی صحنه تئاتر. در موزهی کامپیوتر برای طراحی تجهیزاتِ موزهای، نورپردازی، رنگ و متریال، و حفظ نگهداری افزارهای گنجینه بهعنوان مشاور فعالیت کرده ام.
علی جهانشاهی
فارغ التحصیل رشته طراحی صنعتی از دانشگاه تهران. کارتونیست و تصویرگر. مشاوره در طراحی افزارها و تجهیزات تعاملی موزه.
تیم معماری و اجرا
جمیله میرزا اسکندری
نقاشی و ارتباط تصویری خواندم و افتخار شاگردی استاد مرتضی ممیز را در دانشگاه تهران دارم. دغدغهی اصلی و اشتیاقم فاینآرت هست و دوست دارم خودم را نقاش بدانم. حدود ده سال در رشتهی هنرهای تجسمی مدرس و مدیر گروه بودم. مسئلهی دیزاین و چالشهایش همیشه یکی از علاقهمندیها و مشغلههایم بوده. گاهبهگاه به طراحی معماری، طراحی لایتینگ و طراحی اشیاءِ کاربردی میپردازم. در موزهی کامپیوتر ایران مدیر هنری و معمار داخلی بودم.
علی صفار
مهندسی معماری خواندهام و موازی با آن به علاقهام در زمینهی ادبیات و صنعتگری پرداختهام. به داستان علاقهی زیادی دارم؛ هم در قالب متن و هم در قالب صحبت با دیگران. در موزهی کامپیوتر به طراحی، چینش و ساخت فضاهای آن مشغول بودم و سعی بر این داشتم که در این فضاها تجربهای جدید و متفاوت از موزه و کانسپت کامپیوتر رقم بخورد.
رضا والیپی
معماری و روانشناسی خوندم. در کنار کارهای پر چالشام سالهاست به امر تدریس علوم کامپیوتر در زمینهی طراحی و صنعتی مشغول هستم. همچنین در تولید و ساخت انیمیشنهای صنعتی و ساختمان از واقعیت تا تخیل تبحر دارم. در موزهی کامپیوتر ایران طراح و معمار داخلی بودم.
امید نیرومند
کارشناس ارشد رشتهی عمران. به مدیریت طراحی و اجرای پروژههای ساختمانی اداری و مسکونی مشغولام، تمرکز زیادی بر انجام باکیفیت پروژهها در قالب برنامهی زمانبندی مصوب دارم. اجرای ساختمانهایی بر پایهی مصالح و روشهای نوین و شامل جزئیات خاص از اولویتهای مورد نظرم است. در موزهی کامپیوتر ایران از شروعِ برچیدن بنای قبلی تا تکمیل بنای کنونی همکاری داشتم.
بابک جوانمرد
تحصیلکردهی رشتهی مجسمهسازی از دانشکدهی هنرهای زیبا، دانشگاه تهران. ساختوساز با کیفیت مطلوب از مهمترین علاقهمندیهای من بوده و هست. سالها در این خصوص به دنبال تجربه کردن بودم، از ساخت مجسمه تا محصولات دکوراتیو و کاربردی. استفاده از مواد و مصالح گوناگون، طراحی و ساخت مجسمهی شهری، دکور تئاتر، ماکتهای صنعتی و معماری و خلاصه هر آنچه که با ساختن سروکار داشته باشه جزو علایق من به حساب میاد.
حسامالدین رئوفپناه
از زمانی که یادم میاد مشغول کارهای فنی بودم، در دانشگاه مکانیک سیالات خواندم، دو سالی در یک دفتر معماری کار طراحی و اجرای تاسیسات و ابنیه ساختمانی و ماکتسازی انجام میدادم. بعد از آن تقریبا پانزده سال است که در زمینهی مهندسی، طراحی جزئیات و اجرای کارهای فلزی خاص ساختمانی و اغلب به صورت پیمانکار فعالیت داشتم، در جوایز معماری سالیانه چند باری در کنار اعضای دفاتر معماری مقامهایی رو کسب کردیم. موزهی کامپیوتر برای من افتخاری بزرگ بود که تونستم در این فضای فرهنگی برای ایران عزیز خدمت کنم و یادگاری ارزنده داشته باشم، در بخشهای ساخت استندها، تبلت استند، شهر فرنگ و غیره در کنار اعضای موزه بودم.
تیم محتوا و پژوهش
هادی حاجی بیگلو
تحصیلکردهی مهندسی برق و سپس فلسفه. پیش از آنکه عضوی از تیم موزهی کامپیوتر ایران شوم، بهعنوان پژوهشگر فلسفه و مترجم آثار فلسفی فعالیت کردهام. اما حضور در موزهی کامپیوتر ایران به عنوان نویسندهی محتوا بستری شد که بتوانم دانش مهندسی، تحلیل فلسفی و مهارت ترجمه را یکجا به کار بگیرم. مهمترین چیزی که با فعالیت در موزه آموختم این بود که پیچیدهترین ایدهها را میتوان به زبانی روشن و در متنی مختصر بیان کرد.
صادق میرزایی
به ادبیات علاقه داشتم اما مهندسی برق خواندم. عاشق ریاضی و فیزیک بودم اما در فلسفهی علم تحصیل کردم. دربارهی تکامل و داروین تحقیق میکردم اما از ساخت بازی برای موبایل سردرآوردم. کارهای متنوعی کردم اما همیشه فیلسوف ماندم. الان دربارهی نقش مدلها در تفکر پژوهش میکنم. مدل چیست؟ از آن کسی که در آتلیه مدل میشود تا معادلات پیچیدهی ریاضی، از حکایتهای گلستان سعدی تا ساعت مکانیکی، از دموکراسی تا کامپیوتر. مدلها تفکر ما را در زندگی روزمره، در فعالیت علمی، و حتی هنگام فلسفیدن شکل میدهند. البته مدلها با هم فرق میکنند و کامپیوتر مهمترین مدل زمانهی ماست.
عرفان فرهادی
کارشناسیم رو در رشتهی مهندسی کامپیوتر از دانشگاه شریف گرفتم و الان دانشجوی ارشد سینما هستم. از همون دورهی کارشناسی به آموزش علوم کامپیوتر و روایت کردن تاریخ شکلگیری و توسعهی فناوری کامپیوتر علاقهمند شدم و همین شد که توی طراحی و آماده کردنِ محتواها به موزه کمک کردم.
ریحانه قنبری
فیزیک خوندم و برای ارشد رفتم سمت مهندسی. آموزش رو خیلی دوست دارم و عاشق اینام که چیزهایی که بلدم رو بتونم با یه طعم خوشمزه به بچهها یاد بدم. مدیر بدی نیستم و یه چند بار هم معلمی کردم. موزه یکی از جاهایی بود که اجازه داد خوشمزه کردنِ علم رو با یه طعم مختلف تجربه کنم.
مهدی عباسی
از وقتی خودم را شناختم عاشق این دو بودم: چیزی بسازم و قصهای بگویم. در دانشگاه معماری خواندم تا بتوانم از هیچ، بنایی بسازم که قصهای برای گفتن داشته باشد. به دنیای فیلمسازی سرک کشیدم، نوشتن و ترجمه را تجربه کردم، و در ایستگاه پادکست به آرامش رسیدم؛ جایی که توانستم دو عشق قدیمی را کنار هم آورم: ساختن و روایت کردن.
رامیار خلیلی
فیزیک و انسانشناسی خواندهام و دربارهی تاریخ کامپیوتر در ایران پژوهش میکنم. دوست دارم در کتابها و نشریات و اسناد غرق شوم و با آدمها گفتگو کنم. در موزه هم به جمعآوری تاریخ شفاهی کامپیوتر در ایران و اسناد و مدارک آرشیوی مرتبط با آن میپردازم.
سمیرا رضایی
تیم توسعهدهنده نرمافزار
رحیم اقاربپرست
دانشآموختهی طراحی صنعتی از دانشکدهی هنرهای زیبا و فارغالتحصیل ارشد طراحی صنعتی از دانشگاه هنر. سالها در صنعت مبلمان بهعنوان طراح، مدیر بازاریابی و مدیر کسبوکار فعالیت داشتم. در سالهای اخیر به صورت متمرکز برنامهنویسی وباپلیکیشنها و توسعهی وبسایت را پیش بردهام. طراحی و توسعهی وبسایت موزهی کامپیوتر بر عهدهی من بوده است.
صادق صادقیپور
در دانشکدهی هنرهای زیبا نمایش عروسکی خوندم. برنامهنویسی رو بهصورت خودآموخته شروع کردم، و همیشه هم در حال یادگیری خواهم بود.
پریسا سلیمی
لیسانس معماری دارم و توی حوزههای مختلفی، مثل طراحی محصول و انیمیشن، دستی داشتم. دیزاین طی این سالها برام از صرف حل مسئله، تبدیل شد به گمانهزنی و فتنهانگیزی. و طی دیالوگها و چالشهایی که توی مسیرم باهاش داشتم، فهمیدم از تکنولوژی جداییناپذیره. پس شروع کردم به برنامهنویسی و طراحی مدیومهای تعاملی. اینجا بود که یاد گرفتم چطور آثاری خلق کنم که با محیط و انسان در دیالوگ هست.
سید علیرضا هاشمی
دانشجوی ارشد رشتهی مهندسی نرمافزار هستم و به علم آموزش هم بسیار علاقه دارم. دوست دارم هر جایی که هستم، بتونم کیفیت آموزش رو با چیزهایی که بلدم بهبود بدم. توی موزهی کامپیوتر هم با کدنویسی، ابزارهای دیجیتالی ساختم تا مخاطبان بهتر بتونن از محتوای علمی استفاده کنند و مطالب رو یاد بگیرند.
محمدمهدی مرادی
تحصیلکردهی کارشناسی ارشد در رشتهی علوم کامپیوتر از دانشگاه صنعتی شریف. فعال آموزشی و متخصص هوش مصنوعی هستم. در موزهی علوم کامپیوتر مدیر پروژهی بخشهای درخت هوش مصنوعی و دگرنمایی واژگان بودم.
سید علی حسینی
دانشجوی مهندسی کامپیوترم. علاقهمند و فعال در حوزهی هوش مصنوعی و آموزش تعاملی. در موزهی کامپیوتر ایران طراح و ناظر علمی بخشهای درخت هوش مصنوعی و دگرنمایی واژگان بودم.
میثم باوی
دانشجوی مهندسی کامپیوتر هستم. از دبیرستان عاشق ادبیات داستانی و موسیقی بودم تا اینکه با برنامهنویسی آشنا شدم و در دانشگاه گذرم به مهندسی کامپیوتر افتاد. فهمیدم مهندسی، داستان ایدههای بزرگ است و موسیقی متن امروزش، کامپیوتر. حالا میکوشم بیشتر از کامپیوتر بدانم، تا بیشتر بنوازم.
تیم تولید خلاق
سامان برهان
مهندس مکانیک، نوازنده و مدرس گیتار الکتریک هستم. در طول زندگیم دست به تجربیات شخصی و شغلی مختلفی زدم که اکثرشون در زمینهی طراحی و ساخت وسیلههای مختلف و حل چالشهای مرتبط با پیادهسازی ایدههای جذاب و نو بوده. در موزهی کامپیوتر ایران، وسایلی رو طراحی و تولید کردم که از دو جنبه اهمیت دارن. جنبهی تعاملی که تجربههای جدیدی برای بازدیدکنندگان فراهم میکنه و جنبهی محتوایی که به افزایش آگاهی علمی کمک میکنه، و اجازه میده با وسیلههایی فیزیکی و قابل لمس، درکی عینی و عملی از منطق و نظام کارکرد کامپیوترها پیدا کنن.
تیم توسعه برند
اتابک آکسون
فیزیک خوندم، کارآفرینی خوندم، و بخش بزرگی از زندگیم رو صرف بودن توی گروهها و کامیونیتیهایی کردم که حضورشون بتونه روی کار و زندگی آدمها تاثیر بذاره. و اینجا دارم تلاش میکنم پلی بسازم بین موزهی کامپیوتر ایران و همهی افرادی که ممکنه بخشی از شور و شوق زندگیشون رو توی این فضا پیدا کنن و به واسطهی این فضا روی زندگیهای همدیگه تاثیر بذارن.
فهیمه فرزینفر
عرفان خورسند
علیرضا حمیدی
تمنا منصوری
یک خاطرهباز. من از دنیای علوم انسانی اومدم و میشه حدس زد که خیلی با دنیای کامپیوتر و ریاضی و کد مانوس نباشم. اما وقتی بحث تاریخ و قصه باشه شاخکهام تیز میشه که چرخ بزنم توی گذشته و شنا کنم توی خاطرهها. موزهی کامپیوتر ایران یکی از همون جاهاییه که دوست دارم در تعریف کردن قصههاش شریک باشم. ارتباطات اجتماعی خوندم و توی دنیاهای ترجمه، پژوهش، روزنامهنگاری، تولید محتوا، ارتباطات با رسانهها، روابط عمومی و مسئولیت اجتماعی کار میکنم و یاد میگیرم.
تیم طراحی هنری
پوریا ابراهیمیان
طراحی صنعتی خواندم، در زمینههای طراحی گرافیک، ساخت محتوای ویدئویی، طراحی تجربه و رابط کاربری فعالیت میکنم. همچنین در کنار اینها چند سالی بهعنوان مدیر ارتباطات در استارتآپ استودیو و فضای کار اشتراکی مشغول بودم. چیزی که برام اشتیاقبرانگیزه طراحی برای ایدهها و محتواهای جذاب و راهاندازی پروژههای پرچالش بوده و هست. موزهی کامپیوتر ایران برای من، فارغ از علاقهی شخصیای که به جهان فناوری کامپیوتر دارم، فرصتی مهم بوده که بتونم در یک پروژهی منحصربهفرد و تاثیرگذار مشارکت داشته باشم که در سطح بالایی ارزش فرهنگی و آموزشی تولید میکنه. اشتیاق اصلیم در این پروژه این بوده که در کنار دوستان و همکارانم در موزهی کامپیوتر ایران، تجربهای خاص و مفید رو برای همهی مخاطبان موزه با هر سن و جنسیتی رقم بزنم.
آرش وکیلزاده
فارغالتحصیل رشتهی گرافیک از هنرستان تا لیسانس (گرایش تبلیغات) هستم. از هنرستان با نقاشی و خطاطی کارمو شروع کردم، خیلی زود به عکاسی آنالوگ علاقهمند شدم و کار گرافیک و عکاسی رو بهعنوان شغل حرفهای ادامه دادم. کمی بعد در موسسهی کارنامه فیلمسازی خوندم و شاخهی تیزر هم اضافه شد به کارهام. سالهاست به صورت حرفهای مشغول به کار گرافیک، عکاسی و ساخت تیزرهای تبلیغاتی برای برندها و مجموعههای مختلف هستم. همکاری بنده با موزه در بخش گرافیک و تصویرسازی دیوارها بوده.
پویا افضلی
کار هنر را با نوازندگی سهتار شروع کردم. میخواستم موسیقی بخوانم، اما چه بهتر که در دانشگاه هنر طراحی صنعتی خواندم. با بچههای دیگر رشتههای هنری نشست و برخاست کردم. دکوراسیون داخلی کار کردم. محصول طراحی کردم. به ادبیات علاقهمند شدم. شعر نوشتم. ویراستاری کردم. آخر سر شدهام نویسنده و کارگردان انیمیشن. یک فیلم بلند و چند فیلم کوتاه ساختهام و ناظر کیفی چندین فیلم سینمایی و سریال انیمیشن بوده و هستم. در موزهی کامپیوتر از طرح ورودی تا نقطهای روی دیوار، هر جا که شد، به دوستان مشورت دادم. باشد که حاصل مقبول بیننده افتد.
محمدجواد نورمحمدی
امجِی هستم، مدیریت هنری و سینما در دانشگاه سوره خوندم. بیشتر از ده ساله که در حوزهی سینما و تبلیغات کار میکنم و عاشق به تصویر کشیدن قصههای جورواجورم. تکنولوژی و نوآوری همیشه من رو به وجد میاره و موزهی کامپیوتر یکی از اون جاهایی بوده و هست که هم میتونم سرگرم بشم و هم داستان ماشینها و آدمها رو تعریف کنم. راستی من خودم خورهی دوربینهای قدیمی و عاشق کلکسیون داشتن از سیستمهای ضبط و ثبت تاریخ عکاسی هستم.
با تشکر ویژه از
حامیان موزهی کامپیوتر ایران
اهداکنندگان مجموعه
نهادهای همکار
- گنجینهی شریف
- پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات
- انجمن انفورماتیک ایران