پیمایش اطلاعات
کاخ جهان که بعدها ناماش به موندنائوم تغییر یافت
موندنائومِ (Mundaneum) اوتله و لافونتن در 1934 بالغ بر 15 میلیون کارت در هزاران موضوع گوناگون در خود جای داده بود. اوتله حتی میکروفیلم، فوتوسل، اسناد تلویزیونی و تلکس را نیز آزموده بود.
پیمایش اطلاعات
از ابتدای تاریخ بشر، یعنی از همان زمانی که یکی از اعضای قبایل شکارچی-خوشهچین از همسایهاش محل توتهای مرغوب را میپرسید، انسانها همواره اطلاعات را بین هم به اشتراک میگذاشتهاند و در جستجوی اطلاعات بیشتر بودهاند. اوایل انسانها فقط با گفتگو اطلاعات را ردوبدل میکردهاند. یکی سوال میپرسید و دیگری جواباش را میداد. اما وقتی به تدریج بشر اطلاعات را به شکل نوشته نیز ثبت کرد، گاهی یافتن اطلاعات در میان نوشتهها کار دشواری میشد. یک راهحل این بود که اطلاعات را بر حسب موضوع طبقهبندی کنند. راهحل دیگر این بود که از ارجاع متقاطع (cross-reference) استفاده کنند، مثل نمایهها و فهرست مطالب. با رشد دانش و فناوری چاپ، ابزارهای پیمایش اسناد چاپی نیز اهمیت بیشتری یافتند، به خصوص بابت انقلاب علمی که در آن دوره در جریان بود. امروزه وب ابزارهایی برای پیمایش اطلاعات و دانش در اختیارمان گذاشته است که در تاریخ بشر بیسابقه است. میتوانیم از خودمان بپرسیم در این دورۀ تاریخی چه انقلابی در راه است؟
لوحۀ پزشکی کشفشده در بینالنهرین – نمونۀ بازسازیشده
ارجاع متقاطع قدمتاش تقریبا به اندازۀ قدمت اختراع نوشتار است؛ برخی از لوحههای گلی به دیگر لوحهها ارجاع میدادهاند. بعدها ارجاع متقاطع به یکی از ابزارهای نسخهبرداری متعارف تبدیل شد، که طیفی گسترده را در بر میگیرد: از استناددهی در آثار ادبی یونانی و رومی گرفته تا حاشیهنویسیهایی که بر تلمود عبری انجام میشده است.
جلد دایرهالمعارف دیدرو در قرن 18
ز کتابخانۀ عظیم اسکندریه گرفته تا کتاب نغمهها متعلق به تمدن چین، گنجینههای دانش از طریق ارجاع متقاطع تهیه میشدهاند. دایرهالمعارفهایی مثل دایرهالمعارف دیدرو جزو پیشروان سازماندهی اطلاعات به شیوۀ مدرن محسوب میشوند.
دایرهالمعارف چمبر: فرهنگ جامع دانشها برای عموم – جلد پنج
کاهش روزافزون هزینۀ چاپ باعث شد آثار مرجع عظیمی مثل دایرهالمعارفها در دسترس عموم مردم قرار بگیرند. قرنها پیش از آن، چاپکارها به کتابها شمارۀ صفحه افزوده بودند و از همین رو ارجاع به آثار قرون قبلی بسیار آسانتر شده بود.
کشوی مخصوص کارتهای کتابخانه
در اواخر قرن نوزدهم چاپ ارزان باعث بروز اتفاقی تاریخی شد که در آن زمان «سیل اطلاعات» خوانده میشد. سیستمهای فهرستنویسی کارتی از دایرهالمعارفها الهام گرفتند؛ با آنها تمامی اسناد موجود در یک کتابخانه را موضوعبندی میکردند و بدین ترتیب به سازماندهی دانشها کمک شایانی کردند.
سازماندهی کل دانشهای جهان
پول اوتلۀ بلژیکی هدفی فروتنانه داشت: اینکه همۀ دانشهای موجود بر کرۀ زمین را جمعآوری و سازماندهی کند! اوتله و همکارش در اوایل قرن بیستم یک «موتور جستجوی» عظیم ساختند. موندنائوم وی ترکیبی بود از فهرستهای کارتیِ پیشرفته، عکسها، اسناد و مدارک و حتی میکروفیلمها که در آن دورۀ فناوری نوینی محسوب میشد. در دهۀ 1930 نیز دانشمند آمریکایی، واناور بوش، و نویسندۀ بریتانیایی، اچ. جی. ولز، هدفی مشابه را در پیش گرفتند – ولز جستارهایی نوشت تحت عنوان «مغز جهان» (World Brain) و بوش مِمِکس (Memex) را ساخت، که مشابه جستجوگرهای وب امروزی بود، با این تفاوت که با میکروفیلمها کار میکرد. این رویکردها برای سازماندهی اطلاعات با هم فرق داشتند، اما همۀ آنها واجد مشخصههای اصلیای بودند که امروزه در وب در اختیار داریم، از جمله ارجاع متقاطع خودکار. امروزه به آنها ابرپیوند (Hyperlink) میگوییم.
پل اوتله پشت میز کارش
وتله و لافونتن که هر دو حقوقدان بودند جزو فعالان صلح و وحدت ملل بودند و در اتحادیۀ ملل نیز فعالیت داشتند. آنان معتقد بودند دسترسی به دانش میتواند مشکلات جامعه را حل کند.
«مغز جهانی»، اچ. جی. ولز
شهرت ولز بیشتر بابت آثار علمی-تخیلیاش است که در آنها پیشگوییهای درستی در مورد آینده مطرح شده است؛ او مدخلهایی دایرهالمعارفی نیز تالیف میکرد که دورنمایی ایدهآلگرایانه شبیه ایدههای اوتله و بوش را بین مردم تبلیغ میکرد: اینکه دسترسی به دانش میتواند باعث بهبود شرایط اجتماعی شود.
وناوار بوش
بوش که از پیشگامان صنعت کامپیوترهای آنالوگ بود، همچنین در برنامۀ تولید بمب هستهای نیز مشارکت کرد. او دریافت که سرعت روزافزون ماشینها میتواند باعث دگرگونی اساسی در فن ارجاع متقاطع شود و آن را از انبوههای دستوپاگیر از متون چاپی به واسطهای جدید و بیسابقه تبدیل کند؛ منظور وی همان چیزی بود که امروزه ابرمتن (Hepertext) میخوانیم.
طرح مفهومیِ مِمِکس
مِمکس هیچگاه ساخته نشد، اما بنا به این طرح قرار بود دو نمایشگر در کنار هم داشته باشد تا به کاربر امکان بدهد بین اسناد میکروفیلمی مقایسه انجام دهد و بین آنها پیوند برقرار کند.
میکروفیلم
ریزعکاسی (Microphotography) این امکان را فراهم کرد که اسناد بسیار آسانتر بازتولید شوند و در عین حال فضای کمتری اشغال میکرد؛ نمونهای که در تصویر میبینید حاوی صفحاتی ست که حدود 25 برابر کوچکسازی شدهاند. این فناوری که قدمتاش به اندازۀ خودِ فناوریِ عکاسی ست، حدود سالهای 1900 به شکل تجاری در دسترس عموم قرار گرفت و در آن دوران رسانهای جدید و «بهروز» محسوب میشد که کاربردهای گستردهای دارد.