جستجو
لری پیج و سرگی برین
پیج و برین در 1995 دانشجوی ارشد استنفورد بودند که با هم آشنا شدند. اوایل مدام با هم اختلاف داشتند اما بعدها دوستانی صمیمی شدند، و حتی بعضی همکلاسیهایشان آن دو را «لریاندسرگی» صدا میکردند.
جستجو
مبنای اینترنت و وب استفاده از اطلاعات و بهاشتراکگذاری اطلاعات است. یک بخش مهم این فرآیند، یافتن اطلاعات است که اغلب از طریق موتورهای جستجو مثل گوگل انجام میشود. یافتن اطلاعات زیاد ظرف مدت کم اگر بخواهیم واژۀ خاصی را در تعداد زیادی کتاب پیدا کنیم، شاید روزها طول بکشد. اما جستجوی همان واژه در وب – که اطلاعات موجود در آن بیشتر از حتی میلیونها کتاب است – کمتر از یک ثانیه هم طول نمیکشد. وب همچنین فرآیند پردردسر ارجاعیابی را – به طور مثال «رجوع کنید به جلد 4 صفحۀ 39» - کاملا دگرگون کرده است. اکنون تحت وب پیوندهای قابلکلیک جای آنها را گرفته است؛ پیوندهایی که بیدرنگ ما را به مرجع موردنظر منتقل میکنند. جستجو چطور کار میکند؟ برنامههای «خزندۀ» (crawler) خودکار تکتک وبسایت موجود را مرور میکنند و از واژههایی که یافتهاند یک نمایه میسازند. وقتی یک کاربر واژهای را جستجو میکند، موتور جستجو آن را با مدخلهای موجود در نمایهاش مقایسه میکند، و نتایج جستجو را بنا به واژههای نزدیک و تعداد پیوندها رتبهبندی میکند و به کاربر نمایش میدهد.
سالن مطالعۀ کتابخانۀ عمومی نیویورک
کتابخانهها با شیوههایی مثل سیستم دهدهی دیوی (Dewey Decimal System) کتابها را سازماندهی میکنند تا راحتتر بتوانیم یک کتاب خاص را پیدا کنیم. اما درصد بالایی از وب بدون ساختار است و فقط لینکها و کلیدواژههای جستجو در اختیارمان میگذارد تا به کمک آنها بتوانیم چیزهای موردنظرمان را پیدا کنیم.
کتابخانۀ مجازی سرن (CERN)
این کتابخانه که در 1991 توسط تیم توسعۀ وب راهاندازی شد، نوعی «برگهدان» (card catalog) بود که برای جستجو در محتواهای روبهرشد وب ایجاد شده بود. متصدی هر زیرموضوع یک متخصص در آن حوزۀ خاص بود.
موتور جستجوی آلتاویستا (Alta Vista)
قبل از گوگل، آلتاویستا مشهورترین موتور جستجو بود. گرچه گسترۀ کاربراناش خیلی سریع زیاد شد، اما بابت مشکلات شرکت کامپیوترسازی دِک نتوانست به شکوفایی برسد.
در جستجوی سود
جستجوی وب بسیار مفید است. اما آیا کسبکاری سودآور هم محسوب میشود؟ طی حدود یک دهه جواب این سوال خیر بود. جستجو در وب جزو خدمات هزینهبر بود و نه سودآور. موتورهای جستجویی مثل Lycos، AskJeeves و بعدها آلتاویستا و گوگل، از تبلیغاتی که در برنماهای وبسایتشان نمایش میدادند درآمدهایی داشتند، اما این درآمدها به معنای سودآوری نبود. در سال 2000 بود که گوگل ایدهای را وارد این کسبوکار کرد که همه چیز را عوض کرد. قبل از گوگل این ایده در سایت GoTo.com اجرایی شده بود، اما گوگل تکمیلاش کرد و نقایصاش را برطرف کرد: ایده این بود که اگر لینکهای تبلیغاتی در نتایج جستجوهایی ظاهر شوند که با واژههای موردجستجو ارتباط دارند، شرکتها پول بیشتری برای تبلیغات میدهند. مثلا اگر کسی «گربه» را جستجو کند، لینک سایتهای خدمات حیوانات خانگی هم به کاربر نشان داده شود. بدین ترتیب این امکان فراهم شد که بتوان کلیدواژههای مهم را به حراج رقابتی گذاشت. به این شکل بود که AdWords متولد شد و سرانجام گوگل به سودآوری قابلتوجه رسید.
در جستجوی سود: گری چوسکی: برنماها (banners) و حبابکها (pop-ups)
سرفصلها: 1. برنماها و حبابکهای آزارنده 2. تبلیغات واقعا موثر
GoTo.com: تبلیغات جستجومحور
سایت GoTo.com (که بعدها به Overture تغییر نام داد) اولین بار سازوکاری را معرفی کرد که بعدها گوگل با آن به سودآوری رسید: شرکتهای تبلیغاتی حاضر بودند پول بیشتری بدهند تا لینکهای تبلیغاتی در جستجوهایی ظاهر شوند که با واژگان موردجستجو ارتباط دارند.
گوگل
لری پیج اهل غرب میانۀ آمریکا بود و سرگی برین زادۀ روسیه بود؛ آن دو در اواسط دهۀ 1990 دانشجوی ارشد علوم کامپیوتر بودند. شبیه موسسان یاهو، جری یانگ و دیوید فیلو، که آنها هم دانشجوی استنفورد بودند. لری پیج این ایده را مطرح کرد که صفحات وب بر این اساس رتبهبندی شوند که به هر صفحه از صفحات دیگر چه تعداد لینک وجود دارد. پروژۀ کتابخانۀ دیجیتال استنفورد حاضر شد هزینۀ توسعۀ یک موتور جستجوی آزمایشی را تامین کند. چنین بود که گوگل متولد شد.
موتور جستجوی گوگل
این نماگرفت مربوط به زمانی ست که موتور جستجوی گوگل صرفا یک پروژۀ آزمایشی بود که لری پیج و سرگی برین به عنوان دانشجویان استنفورد در حال توسعهاش بودند. عمدۀ معدود کاربرانشان در این دوره دانشجویان و اساتید دانشگاه بودند.
لیوان راهنمای گوگل
این لیوان نشان میدهد که گوگل کلیدواژههای جستجو را به عنوان دستورهایی میفهمد که اطلاعاتی مشخص را درخواست میدهند؛ کلیدواژههایی مثل «عربی چیست» یا «آبوهوا نیویورک» یا «15 درصد 233».
کلاه پروانهای نوگلر (Noogler)
این کلاه را به کارمندان تازهکار گوگل میدادند و به آنها «نوگلر» میگفتند (Noogler: New Googler). در فرهنگ آمریکایی «کلهپروانهای» یعنی آدم خرخوان و خوره (Nerd).